۱۳۹۱ شهریور ۳, جمعه

درگذشت مادر رئیس جمهور سیرالئون، از منظری دیگر


یکی از اتفاقات ناگواری که اخیرا افتاد، درگذشت بانو آليس روزالين كروما، مادر رئیس جمهور کشور دوست و برادر، سیرالئون بود. متاسفانه هنگام وقوع این فاجعه من در سفر بودم. به مراسم سوم و هفتم ایشان نرسیدم. جائی که من رفته بودم نه از سوم و هفتم خبری بود و نه از شش و هشت. ضمن تقدیم این یادداشت به روح بزرگوار آن بانوی سخت کوش و معلم دلسوز، امید دارم عذر تقصیر و کوتاهی من، مقبول مقامات ارشد سیرالئون قرار گیرد. جای بسیار خوشحالی است که رئیس دولت در اقدامی شایسته، جبران مافات کرده و تسلیتی تاریخی را برای مقامات رسمی آن کشور ارسال کردند. من نیز اجازه می خواهم سخنم را در خصوص بزرگداشت آن بانو، از همین نامه شروع کنم.
مادام آلیس روزالین کروما، شخصیتی تاریخی بود. اما اگر کوچکترین تردیدی نیز معاندان در تاریخی بودن آن بزرگوار داشتند، نامه تسلیت یکی دیگر از تاریخی ترین شخصیت های منطقه به وضوح آن را به اثبات رساند. ابتدا اجازه بدهید متن نامه را مجددا بخوانیم :

جناب آقاي ارنست بای كروما
رييس‌جمهوری سيرالئون
در گذشت مادام آليس روزالين كروما، مادر گرامی‌تان را كه معلمی سختكوش و دلسوز بود، به جنابعالی، دولت و ملت سيرالئون تسليت مي‌گويم.
ضمن ابراز همدردی با جنابعالی و ملت سيرالئون، از خداوند متعال غفران و رحمت الهی براي آن مرحومه، صبر و شكيبايی بازماندگان و سربلندی و شادكامی دولت و ملت سيرالئون را مسألت دارم.
محمود احمدی‌نژاد
رييس‌جمهوری اسلامی ايران

از چپ و راست و از رسانه ای اولترا محافظه کار تا رسانه های نیمه جان اصلاح طلب، معتقد بودند که این نامه بدون فکر کردن و آن هم در آستانه زلزله کم اهمیت آذربایجان(!)، بی جهت نتظیم شده است و چندان با عرف دیپلماتیک سازگار نیست. اتفاقا من سالهاست بر این باورم که در دولتهای نهم و دهم، دقیقترین و رساترین اقدامات، کارهائی است که بدون هیچ گونه فکر کردنی انجام می شود. در این گونه موارد دست اندرکاران خود را درگیر حواشی زائد نمی کنند و مافی الضمیر خود را دقیقا مطابق آنچه که هستند، نشان می دهند.
در متن این نامه، علاوه بر تعارفات متداول، به ملت سیرالئون نیز تسلیت گفته شده است. چرا ملت؟ مگر باید ملت آن کشور نیز همراه با رئیس جمهور مادر مرده، عزادار باشند؟ در کجای جهان به جزء کره شمالی، چنین مسئله ای را رسما اعلام می کنند؟ نکته و شانس تاریخی ما دقیقا همینجاست که بدون اندکی فکر کردن متن این نامه تنظیم شده است. مسئولان دولت وجود نازنین خود و فک و فامیل را مقدس و سرمایه ای برای کشور می دانند. معجزه هزاره که همواره هاله ای نورانی او احاطه کرده، حتما در دامن مادری مافوق بشر تربیت شده است. علی الاصول باید درگذشت آنها ضایعه ای برای کشور و حتی تاریخ باشد. وقتی که آنها چشم خود را می بندند و بدون ذره ای تفکر چنین نامه ای می نویسند، فی الواقع مافی الضمیر خود را نشان می دهند. بعبارت دقیقتر، اگر خدای نکرده والده مکرم رئیس دولت دارفانی را وداع گوید، انتظار این است که مردم ایران هم به همراه خانواده ایشان، این مصیبت را تحمل کنند و شکیبا باشند.  البته اگر مثل من سفر نروند که بر مسافر روزه هم واجب نیست!
فیس بوک

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر